دست دل را می فشارم چون که پابند علی ستمن خدا را دوست دارم چون خداوند علی ستپیش ما حرص بهشت و غصه ی دوزخ یکی ستپرده بردارید این دل آرزومند علی ستگل نمی خندد اگر بی بهره باشد از بهارتا دل من وا شود محتاج لبخند علی ستناله از نی چون برآید می شود از نی جدانیست در بند رهایی آنکه در بند علی ستاز علی
پرسیدم و
گفتند:
مانند خداستاز خدا پرسیدم و گفتند: مانند علی ستعاشق کوی علی را ترس رسوایی کجاستبیم ننگش نیست هرکس آبرومند علی ستآب اگر آب حیات است و اگر شط فراتتا ابد شرمنده ی لب های فرزند علی ست تحفه درویش(ما را زمانه گرشكند،سازميشويم)...
ما را در سایت تحفه درویش(ما را زمانه گرشكند،سازميشويم) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 8changeraghib6 بازدید : 13 تاريخ : سه شنبه 5 ارديبهشت 1402 ساعت: 12:51